loading...

جُز از کُل!

گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می شوی

بازدید : 433
پنجشنبه 7 آبان 1399 زمان : 13:40

+ اینستا رو باز کردم اولین چیزی که دیدم عکسای عروسی الهام بود ....‌‌ان‌شاءالله خوشبخت بشه،

+ امشب اومدم خونه مامان بزرگ ، خاله صاد و خان دایی هم هستن ، .. جا انداختم و دراز کشیدم اما خوابم نمیاد ... بابا حالش خوب نیست... و از همه بدتر مشکلاتی که تمومی‌نداره ، تمام فکرم توو خونه مونده، پیش بابا................ ...

+ دایی میم برای تصمیمش امشب باهام صحبت کرد میگفت خیلی هزینه میبره یه چیزی توو مایه‌های دو تومن! و تلاش و کار فشرده

البته واقعا می‌ارزه اما متاسفانه این پول رو نداره .. گفتم‌‌ان‌شاءالله اگه خیره خدا خودش جور کنه برات

گفت آمین..

+ من همش سعی دارم آرووم باشم و سکوتمو داشته باشم ، اما چنگ میندازه ته حلق آدم و آدمو به حرف درمیاره انقدر که بلده آدمو حرص بده ... بعدشم خودش ناراحت میشه و دست پیش میگیره

خب من چیکار کنم؟!

بخدا بازم بهترین کار همون سکوته ..همون کنترل خودم و حفظ آرامش حتی به ظاهر!

+ شیما بهم پیام داد..گفت شماره ت رو توو گروه دیدم، ظاهرا قراره هم کلاس بشیم... به فال نیک گرفتم

+ یادمه از نظر من چشمای تو خواستنی ترین چشما بودن و صورت تو زیباترین ... یادمه چشمای من فقط تو رو میدیدن ... یادمه ذاتت مثل ظاهرت زیبا نبود!

یادمه نامردی کردی .... خیلی اذیت شدم، یادمه، ..

+ آدم از یه جایی به بعد حتی حوصله ناراحت شدنم نداره..

+ سه شنبه ششم آبان ۱۳۹۹| 23:46|...is typing| |
استخدام فروشنده کارت تخفیف شرکت بادران لایف تهران
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی